بافت شناسی( فصل4 : بافت غضروف)
19 آذر 1404
ارسال شده توسط peroda
فصل4 : بافت غضروف
در بافت غضروف ، کندروبلاست ها ماتریکس خارج سلولی را تولید می کنند و خودشان در ماتریکس ترشحی گیر افتاده و فعالیتشان کاهش پیدا کرده و تبدیل به کندروسیت ( سلول غضروفی ) می شوند.
ماتریکس غضروفی شامل ماده ی زمینه ای و رشته های همبندی است.
رشته های همبندی : در غضروف های مختلف متفاوت است اما
کلاژن II به عنوان اصلی ترین رشته در همه انواع غضروف ها دیده می شود.
ماده ی زمینه ای :
+ حاوی گلیکوپروتعین ها ، گلیکوزآمینوگلیکان ها و آب فراوان می باشد.
+ گلیکوپروتعین مهم ماتریکس غضروف
کندرونکتین می باشد که در اتصال اجزاء ماتریکس به سلول ها نقش دارد.
+ گلیکوزآمینوگلیکان های سولفاته مثل کندروعیتین سولفات و کراتان سولفات به یک محور پروتعینی متصل شده و پروتعوگلیکان بزرگی به نام
اگرکان را می سازد.
+ اگرکان
فراوان ترین پروتعوگلیکان غضروف است.
+ اگرکان به همراه هیالورونیک اسید ، آب فراوانی جذب می کنند و ماتریکس را به حالت
ژله ای و نیمه جامد در می آورند.
غضروف به دو طریق رشد می کند :
1- رشد بینابینی :
+ حاصل تقسیم سلول های کندروسیت در عمق غضروف است
2- رشد سطحی :
+ حاصل تمایز سلول های کندروژنیک اطراف غضروف به کندروبلاست و تقسیم کندروبلاست ها و ترشح ماتریکس توسط آنها است.
رشد سطحی غضروف در تکوین بعد از تولد مهم است اما رشد بینابینی در غضروف مفصلی و صفحات اپی فیزیال استخوان های بلند ،
در رشد طولی استخوان های بلند اهمیت دارد.
تمایز غضروف از مرکز به محیط صورت می گیرد.
در قسمت های مرکزی ، کندروسیت های بالغ تر و هرچه به سمت محیط برویم
کندروسیت های جوان تر دیده می شود.
رشته ی کلاژن :
فراوان ترین پروتعین بدن می باشد .
28 نوع کلاژن وجود دارد که به 4 دسته تقسیم میشوند :
1- کلاژن هایی که فیبریل میسازند ، مثل کلاژن V ، III ، II ، I
2- کلاژن هایی که فیبریل نمی سازند اما به فیبریل ها وصل می شوند و آنها را به ماده ی زمینه ای یا فیبریل دیگری وصل می کنند :
+ کلاژن های همراه فیبریل (FACIT) خوانده می شوند
+ باعث استحکام فیبریل ها می شوند.
+ مثل کلاژن XI در غضرف و زجاجیه همراه کلاژن II
+ مثل کلاژن XII در پوست و تاندون همراه کلاژن I
3- کلاژنی که فیبریل نمی سازد ولی تشکیل شبکه می دهد :
+ مثل کلاژن IV که در تیغه ی پایه دیده می شود
4- کلاژنی که فیبریل لنگری می سازد :
+ مثل کلاژن VII که در غشای پایه ، رشته های رتیکولر بافت همبند زیرین را به تیغه ی پایه وصل می کند
کلاژن :
+ ساختار های موجی
+ عرض و طول متغیر
+ زیرواحد های ظریف و نخ مانند
میکروسکوپ الکترونی(TEM) :
+ فیبریل ها
+ رنگ های اسیدی ( چون خاصیت غالب بازی دارد)
فیبریل های کلاژن اغلب از بیش از یک نوع کلاژن تشکیل شده اند :
برای تخریب کلاژن از آنزیم کلاژناز استفاده میشود.
رشته های رتیکولر :
از کلاژن III ساخته شده و در اندام های خون ساز و لنفوعید (کبد ، طحال ، مغز استخوان ، گره لنفی ) به فراوانی یافت شده و برای این اندام ها داربست می سازد.
الیاف رتیکولر بافت همبند ، نقره دوست و Pas+ هستند یعنی با رنگ آمیزی pas رنگ می شوند.
رشته های الاستیک :
دارای خاصیت ارتجاعی است و در بافت های انعطاف پذیر مثل شریان های بزرگ ، ریه و پوست یافت می شوند.
رشته الاستیک از پروتعین الاستین که توسط غلافی از
میکروفیبریل ها پوشیده شده ، تشکیل شده است.
به میکروفیبریل ها رشته های اکسی تالان نیز می گویند که از
فیبریلین ساخته شده اند.
مرور :
سلول های ساکن :
1- فیبروبلاست ها ، فیبروسیت ها ، میوفیبروبلاست
2- ماکروفاژها
3- آدیپوسیت ها
4- ماست سل ها
5- سلول پلاسما
6- لنفوسیت
7- سلول های بنیادی بالغ
سلول های بافت همبند :
فیبروبلاست :
+ ساکن داعمی بافت همبند و
شایع ترین سلول آن است.
+ از سلول های
مزانشیمال موضعی منشا گرفته و اجزای خارج سلولی بافت را تولید و حفظ می کند.
+ فیبروبلاست درگیر در التیام زخم ،
میوفیبروبلاست نامیده می شود که عملکرد انقباضی تکامل یافته دارد و غنی از اکتین عضله ی صاف است.
+ در حالت غیر فعال ، هسته ی تیره دارد و
فیبروسیت نامیده می شود.
ماکروفاژ و دستگاه فاگوسیت تک هسته ای :
+ سلول بزرگی است با سیتوپلاسمی
اسیدوفیل ( یعنی در رنگ آمیزیHE پررنگ و صورتی/قرمز دیده می شود) که حاوی لیزوزوم های فراوان است.
+ این سلول منشأ مونوسیتی داشته و
میکروارگانیسم ها ، سلول های فرسوده ، رشته های پروتعینی و بقایای بافتی را فاگوسیتوز کرده و از بین می برد.
+ ماکروفاژ ها در هر بافت نام خاصی دارند ولی در اکثر بافت ها با نام
هیستوسیت شناخته می شوند.
پلاسماسل :
+ مشتق از لنفوسیت B بوده و
آنتی بادی تولید می کند.
+ سیتوپلاسم
بازوفیلیک ( یعنی سیتوپلایم با رنگ های بازی به خوبی رنگ می گیرد و آبی یا بنف دیده می شود) غنی از RER(شبکه آندوپلاسمی زبر) و دستگاه گلژی بزرگ دارد.
ماست سل :
+ از مغزاستخوان منشأ می گیرد.
+ در واکنش های
آلرژیک ، پاسخ های التهابی اولیه و ترمیم نقش دارد.
+ گرانول های ماست سل حاوی پنج ماده ی مهم هستند :
1- هپارین ( ضد انعقاد موضعی)
2- هیستامین ( افزایش دهنده ی انقباض عضله ی صاف و نفوذپذیری رگ )
3- فاکتور های کموتاکتیک اعوزینوفیل و نوتروفیل ( جذب کننده این دو سلول )
4- لکوترین های D4 ، C4 ، E4
5- سرین پروتعاز ( فعال کننده ی بقیه ی واسطه های التهابی )
سلول های فیبروبلاست ، ماکروفاژ ، پلاسماسل و ماست سل در بستر ماده ی زمینه ای (ECM) در بافت همبند حضور دارند.
ماده ی زمینه ای (ECM) در بافت همبند ، مخلوطی آب دار و شفاف است که رشته و سلول ها را احاطه می کند.
ماده ی زمینه ای از گلیکوپروتعین ، گلیکوزآمینوگلیکان (GAG) ، پروتعوگلیکان و مایع بافتی (پلاسمای انشار یافته به بافت ) ساخته شده است.
گلیکوپروتعین ها :
+ مولکول هایی هستند که در آنها نسبت پروتعین به قند زیاد است.
+
مهمترین گلیکوپروتعین های بافت همبند شامل فیبرونکتین (فراوان ترین گلیکوپروتعین بافت همبند) ،
کندرونکتین (در ماده ی زمینه ای بافت غضروف) و
لامینین می باشند.
+
گلیکوپروتعین ها رشته ها ، سلول ها و سایر اجزای ماتریکس را به هم وصل می کنند.
گلیکوز آمینوگلیکان (GAG) :
+ بزرگترین و متداول ترین آن ،
اسید هیالورونیک است.
+ اسید هیالورونیک به میزان زیادی به آب اتصال می یابد و
انتشار مولکول ها در بافت همبند و
لغزنده سازی مفاصل را فراهم می کند.
+ اسید هیالورونیک با چسبندگی زیاد خود ، مانند سد ،
از نفوذ باکتری ها به داخل بافت جلوگیری می کند.
پروتعوگلیکان :
+ تعداد زیادی GAG به یک محور پروتعینی متصل و پروتعوگلیکان ها را می سازند.
+ از مهم ترین پروتعوگلیکان ها می توان به
آگرکان در ماتریکس خارج سلولی غضروف و
سیندکان و
فیبروگلیکان در سطح سلول های بافت همبند اشاره کرد.
دو نوع چربی در بدن وجود دارد :
چربی سفید ( تک حفره ای ) :
سلول های آن آدیپوسیت نامیده می شود.
آدیپوسیت ها ماده ای پروتعینی به نام لپتین می سازند که با اثر بر هیپوتالاموس در تنظیم اشتها وتوده چربی بدن نقش دارد.
چربی قهوه ای ( چند حفره ای ) :
+ در این بافت سلول های چربی دارای چندین قطره چربی ( چند حفره ای ) به همراه میتوکندری فراوان با کریستا های زیاد که سیتوکروم اکسیداز فراوانی دارند ، می باشد.
+ این بافت عروق فراوانی دارد و به دلیل این عروق و همچنین میتوکندری زیاد ، قهوه ای دیده می شود.
+ در غشای داخلی میتوکندری بافت چربی قهوه ای ، پروتعین ترموژنین وجود دارد که انرژی حاصل از تجزیه ی چربی ها را به صورت حرارت آزاد می کند ؛ پس وظیفه اصلی آن تولید گرما است.
مرور فصل :
ماستسل، سلولی از بافت همبند با منشاء مغز استخوان است که در واکنش آنافیلاکسی و آلرژیک شرکت میکند و دارای گرانولهای هیستامین با خاصیت متاکرومازی است. .
فیبروبلاست، سلول کلیدی بافت همبند، سازندهی رشتهها (مثل کلاژن و گلیکوپروتئینها) و ماده زمینهای بافت همبند سست است .
فیبروزیس موجود در الاستین، در ساخت زولون فیبرین شرکت میکند. .
رشتههای رتیکولار از فیبر III هستند و در انجام لنفوزیون یعنی لنفی، مغز استخوان و کبد و کلیههای لنفاوی، داربست تشکیل میدهند .
کلاژن نوع I در بافت استخوان، عاج، قرنیه، تاندون، ادوانتیس عروق و کپسول ارگانها موجود است .
ویتامین C برای سنتز رشتههای رتیکولار و کلاژنها ضروری است. همون مبحت چین و چروک و اینا .
هیدروکسیلاسیون لیزین، گلیکوزیلاسیون، تشکیل مارپیچ سهتایی و سنتز پروکلاژن، مراحلی از سنتز کلاژن هستند که داخل سلول انجام میشود .
کلاژن نوع I، II، V و VII فیریبر تشکیل نمیدهند و معمولا در بافت غضروف دیده میشوند .
تاندون از بافت همبند منظم متراکم تشکیل شده و فشاری به کندی انجام میشود .
کپسول اطراف ارگانهای غدد از نوع متراکم نامنظم است .
رشتههای رتیکولار نقره دوست هستند و عملکرد میتوکندری در بافت چربی قهوه ای متفاوت با چربی سفید است .
چربی قهوه ای حاوی مقدار زیادی میتوکندری و ترموژنین است .
[ays_quiz id='12']
درباره peroda
توجه: این متن از پیشخوان>کاربران> ویرایش کاربری>زندگی نامه تغییر پیدا می کند. لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ، و با استفاده از طراحان گرافیک است، چاپگرها و متون بلکه روزنامه و مجله در ستون و سطرآنچنان که لازم است، و برای شرایط فعلی تکنولوژی مورد نیاز، و کاربردهای متنوع با هدف بهبود ابزارهای کاربردی می باشد.
نوشتههای بیشتر از perodaپست های مرتبط
28 آذر 1404
17 آذر 1404
12 آذر 1404
دیدگاهتان را بنویسید